بیل نه، ولز از فوتبال کنار کشید!
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۴۰۹۶۵
به گزارش ورزش سه ، به گفته خودش فوتبال به او همه چیز داده و خیلی خوش شانس بوده است . او نماینده کشوری ، در دل بریتانیا بود اما به نسبت سایر کشورهای آن منطقه در حاشیه . کشوری که قبل از او رایان گیگز را به عرصه فوتبال معرفی کرده بود . کشور ولز . گرت بیل تبدیل به سفیری ارزشمند برای این کشور شد که باعث شده بود از حاشیه خارج و در متن اصلی اخبار فوتبالی قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او بازیکنی بود که با اشتیاقی وصف نشدنی ، قادر به انجام معجزه با توپ بود . توانایی های باورنکردنی او باعث می شد که درهر لحظه از بازی ضربان قلب حریفان تندتر شروع به تپیدن کند . 111 بازی ملی و 41 گل ، گرت بیل را به یک اسطوره بی بدیل در کشور ولز تبدیل کرده است . او زمانی که 16 ساله بود اولین بازی خود را برای ولز در انجام داد . او جزو معدود افرادی بود که می توانست 100 متر را در 11.4 ثانیه بدود . بیل در طول دوران امپراتوری خود توانایی های منحصر به فرد زیادی برای ایجاد تغییرات بزرگ در نتیجه یک مسابقه فوتبال داشت . او ترکیبی از نبوغ ورزشی و اشتیاق برای پیروزی بود که بهترین مشوق برای سایر همبازیان خود بود . گلی که او در فینال کوپا دل ری در سال 2014 به ثمر رساند، جایی که با فرار از کنارزمین و دور زدن بازیکن بارسلونا با آن سرعت استثنایی به سمت دروازه حمله ور شد ، صحنه ای بسیار شگفت انگیز بود . البته شبیه این کار را چند ماه قبل مقابل ایسلند انجام داده بود. گل قیچی برگردان در مقابل لیورپول با آن دروازه بان و مدافعان استثنایی هم ، محال است از یاد دوستداران فوتبال برود.
دبل هیجان انگیز او در پلی آف جام جهانی در کاردیف هم از شاهکارهای او در دوران فوتبالش بود که کمک زیادی کرد کشورش برای بار دوم به جام جهانی صعود کند.
برای چند سال او یکی از بهترین بازیکنان جهان وگران ترین فوتبالیست جهان بود ونماینده کشوری که به واسطه حضور شخص او ، به صدر اخبار ورزشی جهان رفته بود . او برای مردم ولز همه چیز را معنا می کند، در حدود یک دهه باعث شده بود احترام ، به کشورش برگردد . همچنین او جام جهانی را هم به مردم ولز هدیه داد. هرچند که در رقابت های قطر درخشان نبودند و در مقابل ایران هم شکست خوردند.
کشورهای کوچک برای شناخته شدن به بازیکنان بزرگ و جادویی نیاز دارند. گرت بیل لحظاتی را به مردم ولز هدیه داد که هرگز فکرش را نمیکردند و رویاهایشان را به واقعیت تبدیل کرد. او بدون شک بهترین فوتبالیستی بود که تا به حال در ولز به دنیا آمده است . همچنین ، او بهترین گلزن تاریخ ولز و با 5 بار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا با رئال مادرید، یکی از پرافتخارترین بازیکنان بریتانیا محسوب می شود. هرچند که او تقریبا هیچوقت رابطه ای خوبی با هواداران و مطبوعات نداشت.
از طرفی ، علاقه وافر او به گلف بر هیچکس پوشیده نیست . چند روز پیش هم گواردیولا در اظهار نظری اعلام کرد که او بعد از این در دنیای گلف به موفقیت خواهد رسید . خود او در مورد علاقه اش به گلف می گوید : "از نظر ذهنی همیشه جایی برای من بوده که از فشار فوتبال و زندگی دور شوم . گلف یک راهکار خوب برای دوری از زندگی پر هیجان یک فوتبالیست حرفه ای است."
مرد ولزی بسیار جوانتر از میانگین سنی بازنشستگی ، تصمیم به کناره گیری از فوتبال گرفت. احتمالا همه دوستداران فوتبال ، بخاطر لحظات جذابی که خلق کرد از او سپاسگزار خواهند بود.
بهرام حیدری رامشه
منبع: ورزش 3
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۴۰۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلش برای «آسید کاظم» پر میکشید
دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفهای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه میکرد ...
محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر میکشید.
به گزارش ایسنا، حالا سالهاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. در این سالها چند بار کارگردانهای جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه بردهاند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه) هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامهخوانی کند.
این برنامه، بهانهای شد برای ما که کمی به سالهای دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگیهای خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.
محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست میداشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه میکنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایشنامهخوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب میشناسد، ادبیات را هم خوب میشناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا میکردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدمهای این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را میخورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشهدار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست میدهد که نمیتوانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»
او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان همدوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت مییاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه میکرد!»
ما اما شگفتزده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامهای نوشته و او در پاسخ به حیرتزدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقتها ریتم ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»
حالا و با تغییرات هر روزهای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق میآید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت میکرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطاییحور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.
انتهای پیام